امروز چگونه از خود بگذریم؟
کودکان واژه های زبان مادری شان را به تدریج می آموزند. آن ها آهسته آهسته با یادگیری کلمات بیشتر، دنیای معانی خود را افزایش می دهند.
نبض ما– کودکی که در ابتدای مسیر تحصیل دبستان است، بعضی واژه های انتزاعی را نمی فهمد، اما ذره ذره، با رشد جسمی و عقلی، می تواند مفاهیمی را که مصداق بیرونی ندارند، معنی کند و برای کاربرد آن ها یا اثرات آن، مصداق بیرونی پیدا کند.
به راستی کدام یک از ما به خاطر داریم که چه زمانی ذهن کودکانه مان، به سمت بلوغ حرکت کرد؟
در چه سال هایی توانستیم تمایز بین “اسباب بازی” و “محبت” را تشخیص دهیم؟
در سال های دور شخص مورد پسند ما کسی بود که با همبازی ما می شد یا خوراکی های خوشمزه به ما هدیه می داد؛ ما نمی دانستیم که چه اتفاقی در پس شکلک درآوردن های او رخ می دهد که این گونه مجذوبش می شویم.
راز هیجان ما به صدای باز شدن زر ورق یک شکلات چیست؟
اما حالا به راحتی می توانیم همه این مفاهیم را توضیح دهیم. همین طور که خاطرات شیرینش را مرور می کنیم، درک می کنیم که پله به پله برقراری ارتباط ما با کسانی که در قلب ما محبوب بودند، چه مراحلی را طی کرده است.
حالا شاید دیگر یک توپ قرمز پلاستیکی یا بسته ی چیپس باز شده در کنار یک کاسه ماست، جذابیتی برایمان نداشته باشد، ولی مطمئنا، عمیق تر محبت را درک می کنیم و نیازش را بیش از گذشته حس می کنیم.
از سوی دیگر، شکرگزار خداوند هستیم، که روزی مان را خوردنی ها و نوشیدنی های گوارای طبیعت قرار داد. اسباب رشد و تکامل ما را به واسطه والدین مان فراهم کرد. الحمد لله که نعمت هایش را چه با زر و چه با سیم، چه کم و چه زیاد، چشیده ایم و دیده ایم.
فکر نمی کنم هیچ کدام از ما، که در حال خواندن این مقاله هستیم، دغدغه یک تکه نان، یا یک دفتر و مداد یا یک ورق قرص مُسکّن داشته باشیم. شاید حتی بعضی خنده مان بگیرد از اینکه روزی، تکه نانی، دغدغه مان باشد.
اما چه می شود کرد، که فراز و نشیب روزگار بر عده ای چنین گذشته و به روزگاری گرفتار شده اند که همان نان و مداد و دفتر و قرص، دغدغه شان باشد.
شاید باورش سخت باشد یا با مدعای ذهنی ما سازگار نباشد، اما چنین است که عده زیادی در کشور ما با فقر دست و پنجه نرم می کنند. اینکه چرا و چطور این چنین شده است و یا باعث و بانیش کیست، هدف موجود در این نوشتار نیست. شاید حتی توان بررسی آن را هم نداشته باشیم؛ اما هرچه شده و هر اتفاقی باعثش بوده، وظیفه ما در احسان و نیکوکاری را تغییر نخواهد داد.
ماییم و وظیفه ی احسان و نیکوکاری به انسان های زیادی که دغدغه هایشان به حدس و گمان ما هم نمی آید.
کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز به پا می دارند و از آنچه روزی شان داده ایم، پنهان و آشکار، انفاق می کنند، تجارتی پرسود و بی زیان را امید دارند. (سوره فاطر، آیه ۲۹)
کدام عقل سلیمی است که احسان و نیکوکاری ،چنین تجارت پر سودی را رد کند؟
کدام وجدان پاکی است که بداند، ضامن اجر و پاداش خداوند است، قلب های پاک هم وطنانی منتظر دست های ما هستند و از خیر این همه خوبی بگذرد؟
روز احسان و نیکوکاری ، شاید تنها یک روز باشد، اما موعد یادآوری خصلت های نیک انسانی است که می بایست در همه سال دوام داشته باشد.
روز احسان و نیکوکاری ، یک قرار دسته جمعی است برای پشتیبانی مالی و معنوی از کسانی که بعد از خداوند، چشم امیدشان به دستان پر مهر هم میهنانی است، که نیت های پاک خواهند داشت.
از هر مسیری که می شناسید، دستگیر نیازمندان باشید،هم در تمام روزهای سال، هم در روز احسان و نیکوکاری …
منبع: تبیان