آنچه باید درباره خودشیفتگی بدانیم
همه انسان ها خودشان را دوست دارند اما برای بعضی از آنها مرزهای این خود- دوستداری تا جایی گسترش می یابد که پای یک اختلال به زندگی آنها باز می شود؛ اختلال خودشیفتگی ، اختلالی که مشکلات زیادی را در عملکرد فردی و روابط بین فردی به دنبال دارد.
گردآوری- نبض ما
خودشیفتگی یا نارسیسیسم که برای اولین بار توسط فروید مطرح شد، در مورد افرادی به کار می رود که که قدرت عشقورزی آنها به جای گرایش به سوی دیگران، به سوی خودشان معطوف است.
برای تشخیص اختلال خودشیفتگی در افراد وجود پنج علامت از علائم زیر ضروری است:
احساس خود بزرگ بینی
افرادی که به اختلال خودشیفتگی مبتلا هستند به شدت احساس می کنند فرد مهمی هستند و یا اینکه احساس می کنند آن چنان فرد خاصی هستند که هر کسی قادر به درک و فهم آنها نیست.
اشتغال ذهنی با تخیلات خود بزرگ پندارانه
این افراد در تخیلاتی درباره موفقیت، قدرت، استعداد، شایستگی، زیبایی و مورد علاقه واقع شدن غوطه ور هستند و مى خواهند دیگران را هم وادار کنند که این تخیلات را تأیید کنند.
نیاز مبرم به مورد تحسین واقع شدن
بدترین درد برای این افراد این است که کسى به آنها توجه نکند، به همین دلیل براى جلب توجه دیگران، دست به هر کارى مى زنند.
پر توقع و کم بازده بودن
افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی از دیگران انتظارات غیر منطقی دارند چون احساس می کنند که در هر شرایطی شایسته اطاعت و اجابت خواسته هایشان هستند. در مقابل، این افراد نسبت به نیازها و انتظارات دیگران توجهی نشان نمی دهند.
استثمارگری
کسانی که به اختلال خودشیفتگی دچارند، از بهره کشی کردن از دیگران به نفع خود هیچ اَبایی ندارند.
نداشتن همدلی
این افراد از درک احساسات دیگران عاجزند و نمی توانند خودشان را به جای طرف مقابل بگذارند.
حساسیت زیاد نسبت به انتقاد
افراد مبتلا به خودشیفتگی کوچکترین انتقادات را به عنوان یک حمله نسبت به خود تلقی می کنند. به همین دلیل در مقابل هر گونه انتقادی موضع سرسختانه ای می گیرند و به شدیدترین شکل ممکن واکنش نشان می دهند.
علت خودشیفتگی چیست؟
علل خودشیفتگی از جنبه های مختلف مورد بحث قرار گرفته است. در نظریه فروید وجود والدینی سرد و بیتفاوت و در عین حال نسبت به کودک خود «پرخاشگر و کینه توز» علت خودشیفتگی است. در این وضعیت کودک برای بدست آوردن «محبت و عشق مطمئن» به درون برمیگردد تا بر احساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند.
در این راستا نظریات تربیتی هم معتقدند که ارزش دادن بیش از اندازه و در کانون توجه واقع شدن در طی دوران رشد در زمره عواملی هستند که بحران خودشیفتگی را پدید می آورند. در این میان محدودیت روابط اجتماعی و محرومیت از فرصت هایی که فرد قادر باشد با همسالانش ارتباط همدلانه داشته باشد، به پایداری این اختلال می انجامند.
یک علت مهم روانشناختی دیگر به کمبود عزت نفس در این افراد اشاره دارد. افراد خود شیفته علی رغم اینکه در ظاهر بسیار با اعتماد به نفس، مستقل و مغرور به نظر می رسند، اما در واقعیت دارای عزت نفس فوق العاده ضعیف و متزلزلی هستند و دقیقاً برای دفاع از همین عزت نفس شکننده شان است که به خودشیفتگی، خود بزرگ بینی و رفتارهای متکبرانه روی می آورند. علاوه بر آن وجود بعضی اختلالات بیوشیمیائی در انتقال دهنده های ( نوروترنسمیترهای) عصبی نیز کشف شده است.
آیا خودشیفتگی قابل درمان است؟
باید توجه داشت که کسانی که به این اختلال دچار هستند به ندرت به دنبال درمان خویش میروند آن هم به این علت که این افراد غالباً تمایلی به پذیرش وجود اختلال در خود ندارند. به همین دلیل یا معمولاً با توصیه و تشویق افراد خانواده و یا به منظور درمان عوارض ناشی از این اختلال، درمان را شروع می کنند. در حال حاضر درمان هایی که در مورد این بیماران انجام می شوند دو گروه هستند:
- درمان های روانشناختی
- درمان های دارویی
هدف عمده درمان های روانشناختی به وجود آوردن تصویر واقعی تری از خود و کمک به تصحیح و تغییر الگوهای مخرب فکری در بیمار است.
از دارو درمانی هم معمولاً برای تعادل بخشیدن به تغییرات خلقی این بیماران مانند کمک به تحمل بهتر احساس طرد و نوسانات خلقی مانند اضطراب و افسردگی استفاده می شود.
به دلیل سبک رفتاری خاص این افراد، اطرافیان و نزدیکان آنها استرس ها و مشکلاتی را متحمل می شوند. به همین علت یک دسته از راهکارها هم برای کسانی که با مبتلایان به اختلال خودشیفتگی زندگی می کنند در نظر گرفته شده اند.
با افراد خودشیفته چطور رفتار کنیم؟
واقعیت این است که زندگی با این افراد چنان سخت و طاقت فرسا است که انسان تا «مجبور نباشد» با آنها زندگی نمى کند. اما اگر شرایط شما طوری است که ناگزیر به تعامل با چنین افرادی هستید، می توانید با چند راهکار زیر به خودتان کمک کنید:
- درباره این اختلال مطالعه کنید. مطالعه به شما کمک می کند تا فرد خودشیفته را به چشم یک بیمار نگاه کنید، علائم خطر را درک کنید و بتوانید برای درمان مناسب به او کمک کنید.
- استرس تان را مدیریت کنید. سعی کنید روشهای کاهش استرس را به کار ببندید.
- با او بحث نکنید. بهتر است سعی کنید در هر شرایطی از بحث با او بپرهیزید، زیرا این کار به جز خردشدن اعصاب و کلافگى نتیجه اى برای شما نخواهد داشت.
- مدارا را تمرین کنید. با فرد خود شیفته، چاره اى به جز «مدارا» ندارید. مدارا به معنى تحمل اجبارى و پذیرفتن ضعف نیست. مدارا حاصل یک روح بلند و شناخت دقیق از طبیعت انسانى است.
- تسلیم القائات او نشوید. خودشیفته ها سعی می کنند دیگران را وادار کنند که آنها را به شدت تحسین کنند. از طرف دیگر همان طور که گفته شد این افراد نسبت به انتقاد و اعتراض بسیار حساس هستند و ممکن است شما را به ناتوانی در درک مسائل مهم، حماقت و یا نادانی متهم کنند و یا با رفتارهایی خصمانه طردتان کنند.