چقدر یک جوان را می شناسید؟
روز جوان روزی است که در تقویم کشورهای مختلف برای جوانان نامگذاری شدهاست.در کشور عزیزمان ایران ۱۱ شعبان،روز میلاد حضرت علیاکبر فرزند امام حسین (ع)، بعنوان روز جوان و در کشورهای دیگر روز ۲۱ آگوست توسط سازمان ملل بعنوان روز جوان در نظر گرفته شدهاست.
نبض ما– اعلام یک روز به عنوان روز جوان فقط گریزی است برای خالی نبودن عریضه طولانی عنوان روزها. وگرنه چه روزی را به یاد داری که روز جوان نباشد. کدام سازمان و نهاد و وزارتخانه ای را سراغ داری که با جوان سروکار نداشته باشد. از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و اجتماع، همه چیز در این کشور آکنده از جوانان است.
آن کسی که از جوان توقع میانسالی و جاافتادگی دارد. آن کسی که جوان را از جوانی کردن برحذر می دارد، آن که نمی داند برای جوان امروز مرز تحمل حرف ها به پایان رسیده و زمان،نکنیم زمان عمل جوانانه برای جوانان است.
جوانی در اشعار پارسی
سعدی، جوانی را نقطه مقابل پیری و متضاد آن می داند:
پیری و جوانی پی هم جون شب و روزند ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
صائب تبریزی هم جوانی را از دید خود میبیند:
شدی چو پیر مرو درپی هوا صائب که دلپذیر بود موسم شباب هوا
در جایی دیگر، صائب دوره جوانی را بسیار زودگذر توصیف میکند:
ز روزگار جوانی خبر چه میپرسی چو برق آمد و چون ابر نو بهار گذشت
ویژگی های دوره جوانی
ویژگی های دوره جوانی را از جهات مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد.
از نظر زیستی- جسمانی
رشد بدن سریع و در اواسط دوره بسیار کـُند، و در پایان دوره قریب به صفر است. بدن در آغاز مرحله همچنان در حال توسعه و رشد قد در حال افزایش است و در ۲۴ سالگی متوقف می شود. این رشد در دختران زودتر و طبعاً توقف آن هم زودتر است.
وزن بدن، قدرت تن، چابکی و فرزی در این دوره در کمال اوج است و با چنین امکانی توان غلبه بر امور و حل و رفع مشکلات و گره گشایی ها در جوانان قوی است. مردی رشید و یا زنی کاملند و درخور مقام پدری و مادری هستند. وضع ترشح غدد متعادل و تحولات ناشی از آن وضعی تثبیت شده دارد.
از نظر ذهنی
هوش خام یا دانایی فطری منتهای سیر خود را طی کرده و به بالاترین درجه رشد خود رسیده است. کنجکاوی طبیعی به «چرا»جویی مبدل گشته و او را به سوی منطقی روشن و استدلالی قانع کننده می کشاند.
حافظه، قوام یافته است و اینک جوان در شرایطی است که می تواند درباره حافظه خود به میزان معینی حساب کند و براساس آن محاسبه کرده و در کارها تصمیم بگیرد و به پیش رود.
توان تخیل، تصور و تجسم در آنان بدان میزان که در ظرفیت مقدرشان بود به منتهای حد خود رسیده و قدرت ابداع و اختراع ناشی از آن در آنها در بالاترین میزان خویش است. تمرکز فکر و دقت و توجه در آنها میزان قابل قبولی است و امکان رشد آن هم چنان وجود دارد. استعدادها ظهور و بروز کرده اند و جوان می داند در چه زمینه ای موفق تر است. به ویژه که ذوق و هنر او در بالاترین حد خویش است.
از نظر عاطفی
رقیق القلب است. حساسیت او در برابر جریانات عاطفی بسیار و زود تأثیرپذیر است. اگر چیزی را دوست ندارد، در راه دوستی آن تا حد فداکاری و جانبازی می ایستد؛ و برعکس اگر چیزی را دشمن بدارد در آن امر شدیداً پابرجاست به اصطلاح کلامی، بُعد تولی و تبری در او قوی است.
او مغرور است و در مواردی خودپسند. جرئت و شجاعت بسیار از خود نشان می دهد، اگرچه در درون ترس و هراسی داشته باشد؛ و به همین خاطر «جوان» فردی پیشتاز است. شور و شوق جوانی، امید و نشاط او، عشق و شیدایی او در مرحله ای از توان و رشد است که برای اقدام در دشوارترین امور حاضر به سرمایه گذاری است.
از نظر روانی
جوان دارای قوه درکی قوی است. از روابط علت و معلولی سردر می آورد. قادر به تجزیه و تحلیل امور است. می تواند به بحث و نقادی بپردازد. از کلیه امور سردر آورد. آینده نگری و دوربینی داشته باشد.
جوان اهل همت است، بلندطبع است، اهل خیر است. گاهی هدف های عالی و حتی محال الوصول را تعقیب می کند. امیدها و آرزوهای بزرگ را در دل می پروراند و برای وصول به آنها بالاترین درجه تحمل را از خود بروز می دهد. او در راه وصول به هدفی که آن را مقدس بداند اهل سرمایه گذاری، فداکاری و حتی ایثار است.
در جنبه فطرت و وجدان
او در مرحله ای است که فطرتش بیدار است. حقایق امور را وجدان می کند، خود را می یابد؛ و اعتقاد خود را وجدان می کند، خیر را از شر تمیز می دهد. می تواند بسنجد، مقایسه و ارزیابی کند و راه و رسم انسانیت و اخلاق را در پیش گیرد.
بیداری وجدان و نیز بیداری احساس مذهبی سبب علاقه مندی و رغبت او به سوی خیر و کمال بی نهایت است. و طبع منطق پذیرا و، صداقت و خلوص او موجبی برای حرکت و گرایش او به سوی رشد است. دارای فتوت است و خواستار تحقق فضایل شیفته فداکاری، تعاون و ایثار است. به شرطی که فطرت و وجدانش آلوده نسازند، او در پی گسترش ارزش های ماوراءالطبیعه در محاورت ایده آل های اخلاقی است. به شرطی که معنی آنها در ذهن او تبیین گردد.
راز جوانی
گمان می رود آنچه که بیش از همه جوانی را جذاب و مطلوب می سازد، نه جذابیت های ظاهری، بلکه احساسِ در آغاز بودن یا باز بودن راه زندگی است. این احساس چنان امید و آرزویی را در آدمی زنده می کند که خود را بر فراز مرتفع ترین قله ها می یابد؛ جایی که افق همه چیز زیر دیدگانش گسترده است. تمام سخن فقط درباره ی احساس ماست؛ و این که هیچ چیز هنوز قطعی نیست یا به دست تقدیر محتوم نشده. راه ها گشوده است و همه چیز امکان پذیر.
هر قدر بیشتر از عمرمان می گذرد و هرچه افق امکانات گزینشی مان تنگ تر می شود، به همان نسبت بیشتر خود را در شیار مسیرها و ریل هایی می یابیم که به سختی می توان از آن ها بیرون آمد. پدیدار شدن این ریل ها هشداری است برای خروج از جوانی و پای نهادن به قلمرو میانسالی.
نبض ما– گردآوری