ازدواج با این مردان ممنوع

چند دسته از مردان هستند که بنا به ساختار شخصیتی و خانوادگی و خواستگاه اجتماعی شان متاسفانه عشق را در زندگی مشترک ناخواسته از بین می برند.

نبض ما– برای ازدواج بایستی پارامترهای زیادی را درنظر گرفت. در این مقاله به چند مورد از ازدواج هایی که پتانسیل مشکل زایی آن ها بیشتر است اشاره می شود.

در انتخاب این دسته از مردان دقت کنید:

۱ – شوهرهایی که تعصب بی جا را با غیرت اشتباه گرفته اند

خانمش را چون یک شی و وسیله می پندارد. به نام دوستی و عشق، او را با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع می کند. مثلا: جواب دادن به تلفن ممنوع رفتن ، به خانه پدر و مادر ممنوع ، سرزدن به دوستان ممنوع ، درس خواندن و دانشگاه رفتن ممنوع، داشتن شغل ممنوع ؛ استفاده از رایانه و اینترنت ممنوع ، خندیدن با صدای بلند در محیط خانواده و محارم ممنوع ، رفتن کنار پنجره ممنوع ، بیرون رفتن از منزل ممنوع.

۲ – مردان سلطه جو، زورگو و کنترل کننده

چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می شناسند. از تصمیم های مهم و کلی تا جزئی ترین مسائل باید زیر نظر آنها و به فرمان آنها باشد.

برای مثال تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی؛ تصمیم گیری در مورد فرزند داشتن؛ تصمیم در مورد رفت و آمد و میهمانی رفتن، تصمیم در ارتباط یا قطع رابطه با بعضی از فامیل یا دوستان؛ تصمیم گیری در مورد شغل خانم، تصمیم گیری در مورد رشته تحصیلی و محل تحصیل همسرشان بدون توجه به نظر او؛ انتخاب رنگ پرده؛ انتخاب و تماشای برنامه های دلپسند خود از تلویزیون بدون توجه به خانواده و همسرشان؛ انتخاب نوع و رنگ لباس داخل منزل خانمشان؛ دستور به خانمشان در مورد چگونه فکر کردن، چگونه حرف زدن، چگونه احساس کردن و چگونه رفتار کردن.

۳ – مردان بی مسئولیت

این مردان فراموش کرده اند که فرد بالغی شده اند و ازدواج کرده اند. خانواده تشکیل داده اند و صاحب فرزند شده اند. لذا در تصمیم گیری، اجرا  و پاسخگویی نسبت به وظایف و مسئولیت های منزل خود را عقب کشیده اند و چون حبابی خود را رها کرده اند. هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خود مثل ازدواج موقت و ازدواج سفید هستند.

اختلاف در ازدواج

۴ – مردان بی احساس و سخت کوش

برای این مردان زندگی یعنی کار، کار یعنی زندگی و اینها همه یعنی پول. این مردان خلاء وجودی خود را فقط با پول و کار پر می کنند. به بهانه های مختلف مثل داشتن اقساط، تعویض منزل یا خودرو و…، اکثر اوقات خود را از صبح تا آخر شب و حتی تعطیلات، به دنبال کار و اضافه کاری و تجارت هستند.

گاهی بهانه های انسان دوستانه و خدمت به خلق را پیش می کشند و گاهی تعهدات کاری را دستاویز قرار می دهند.

۵ – مردان وابسته و غیر مستقل

این مردان به علت اینکه از بچگی تحت چتر حمایتی شدید پدر و مادر خود قرار داشته اند و همیشه والدینشان برای آنها تصمیم گرفته اند، وابسته، ترسو و دمدمی مزاج و بچه صفت تربیت شده اند. آنها همین طور که بزرگ شده اند به جای اینکه روز به روز مستقل تر شوند وابسته تر بار آمده اند.

۶ – مردان کمالگرا و خسیس

این مردان شخصیت وسواسی دارند. معیارهای نانوشته ای در ذهن خود ترسیم می کنند و آن را وحی منزل و تخلف ناپذیر تصور می کنند. به جزئیات زندگی زیاد کار دارند و گیر می دهند.

برای هر چیز کوچکی در خانواده نظر می دهند. همیشه ترس از آینده دارند، اعتماد به نفس پائین، و ایده آلی خواهی از مشخصات دیگر اینهاست. با خسیس بودن و پس انداز افراطی سعی در آرامش خاطر خود دارند. همواره امروز را فدای فردا می کنند.

ازدواج

ازدواج با تفاوت سنی بیش از ۱۰ سال

همان قدر که ازدواج با مردان کوچک‌تر رواج یافته، ازدواج با مردانی که بزرگ‌تر هستند هم از قبل شایع است. مردانی که بعضاً پانزده سال یا حتی بیشتر از فرد مورد علاقه‌شان بزرگ‌ترند. در این موارد باید سه سوال اساسی را از خودتان بپرسید و پس از بررسی منطقی و جواب عاقلانه و آینده‌نگرانه به آن، بله یا نه بگویید. پیشنهاد میکنیم احساسات را موقتاً کنار بگذارید و تنها در صورتی که جواب این سوال‌ها مثبت است به بقیه موارد فکر کنید:

۱- نظرش درمورد بچه دار شدن با شما یکی است؟

اگر خواستگارتان در اواخر دهه سوم یا چهارم زندگی‌اش به سر می‌برد احتمالا تا الان به دیدگاه‌های ثابتی درباره داشتن بچه رسیده است. ممکن است قبلا ازدواج کرده باشد و حتی بچه یا بچه‌هایی هم داشته باشد. در این شرایط داشتن یک بچه دیگر احتمالا گزینه ایده آلی برای او نخواهد بود. این در حالی است که شما سنی ندارید و دلتان می‌خواهد خیلی زود مادر شوید.

اصلا ممکن است ماجرا کاملا برعکس باشد. او باز هم بچه بخواهد و شما آمادگی بچه دار شدن را نداشته باشید. چه در آرزوی مادر شدن هستید و چه از بچه داری خوشتان نمی‌آید باید نظر او را درباره موضوع «بچه» جویا شوید. موضوع بچه بهتر است در جلسه سوم یا چهارم خواستگاری مطرح شود. دو جلسه اول خیلی زود هستند! بعد از جلسه سوم و چهارم هم ممکن است به طرف مقابل علاقه‌مند شده باشید و شرایط او را بپذیرید.‌‌ بنابراین همان جلسه سوم و چهارم را بچسبید!

قهر کردن

۲- با علائم سالخوردگی‌اش کنار می‌آیید؟

مورد توجه قرار گرفتن از جانب مردی که از شما بزرگ‌تر است خوبی‌هایی دارد: رفتار او پخته‌تر است، بچه بازی‌های کمتری دارد، می‌داند با شما چطور رفتار کند و به عنوان یک مرد جا افتاده وضعیت اقتصادی‌اش هم ثبات پیدا کرده است. اما باید بدانید خواستگارتان به زودی علائم سالخوردگی را نشان خواهد داد. کم کم مو‌هایش خاکستری و بعد سفید می‌شوند. دوست دارد شب‌ها زود‌تر بخوابد. به آرامش بیشتری نیاز دارد و شاید دیگر حوصله هیجان‌های سن شما را نداشته باشد. قبل از اینکه جواب مثبت بدهید از خودتان بپرسید آیا می‌توانید با چنین وضعیتی کنار بیایید؟

۳- آیا فهرست چیزهایی که از آن‌ها لذت می‌برید یا برعکس به هم شبیه است؟

اختلاف سنی زیاد به معنی این است که شما دو نفر در دو دوره مختلف رشد کرده‌اید. خواننده‌های محبوبتان با هم فرق دارند، فیلم‌های مورد علاقه‌تان سبک‌های مختلفی دارند و در ‌‌نهایت از نظر وضعیت کاری هم در دوموقعیت کاملا متفاوت هستید. دوستانتان هم که دیگر جای خود را دارند: یک عده اهل دسته جمعی سینما رفتن و عده دیگر عاشق پیک‌نیک‌های خانوادگی. در این شرایط از خودتان بپرسید آیا می‌توانید در جمع همسالان او حاضر شوید؟ آیا می‌توانید او را در جمع دوستان خودتان بیاورید؟ چقدر وجه مشترک دارید؟

ازدواج با مردان کوچکتر از خود

در صورت بزرگ‌تر بودن زن، آسیب‌هایی که ممکن است بروز کنند عبارتند از:

۱- جابجایی یا تغییر نقش از همسری به «والد- فرزند» یا «معلم- شاگرد». یعنی زن با سن بالاتر از مرد چون خود را پخته‌تر، باتجربه‌تر و عاقل‌تر از مرد کم‌سن و سال می‌‌‌داند (که می‌‌تواند نگاه درستی هم باشد) در طول زمان با تغییر نگاه همسری به نگاه مادری، شروع به نصیحت، اندرز، سرزنش و آموزش شوهر خود می‌کند و در عین حال ممکن است یکی از این اتفاق‌ها بیفتد: گاهی زن دچار خستگی، درماندگی و استیصال می‌‌شود چون شوهر در حال مبارزه و حل مشکلاتی است که زن آن را قبل‌تر به نوعی تجربه کرده و برخی رفتارها، ناپختگی‌ها و حتی خطرکردن‌های معقول مرد برایش جذاب نیست و حتی او را به نوعی بی‌مسئولیت تصور می‌‌کند.

در برخی موارد، مرد برای حفظ اقتدار مردانه، شروع به مقابله و ایستادگی در مقابل همسرش می‌کند طوری که حتی شاید نظرهای پخته و منطقی او را هم نپذیرد و محیط پرتنشی ایجاد کند. برخی زنان هم در ازدواج موفق دنبال تکیه‌گاه مطمئن و عاقلی هستند که احتمالا نمی‌‌توانند این حس را از همسری که تصور می‌‌کنند ناپخته است، بگیرند.

ازدواج

۲- اگر ازدواج بر مبنای توان اقتصادی زن انجام شده باشد، چند حالت ممکن است پیش بیایید؛ زن احساس عشق واقعی از مرد نگیرد، زن به خاطر مسئولیت امور مالی، دچار فرسودگی جسمی‌‌ و روانی شود و رابطه به تعارض کشیده شود.

۳- اگر ازدواج با تصور تغییر کردن و خود را وفق دادن انجام شده باشد؛ این اشتباه رایج وجود دارد که افراد، مخصوصا خانم‌ها فکر می‌‌کنند با تزریق عشق و محبت و علاقه می‌‌‌توانند طرف مقابل را تغییر دهند که به‌هیچ‌وجه درست نیست. در بیشتر موارد این رفتار باعث بروز تغییرات ماندگار و نهادینه در طرف مقابل نمی‌‌‌شود. از طرفی، دور شدن از خود واقعی و خود را مطلوب دیگری کردن، بالاخره به‌تدریج باعث نارضایتی از خود می‌شود و کم‌کم تنش و بحران با بازگشت به خود واقعی ایجاد خواهد شد.

در ادامه برای مطالعه مطلبی در رابطه با دخترانی که نباید با آن ها ازدواج کرد با نبض ما همراه باشید.

نبض ما– گردآوری

4.5/5 - (10 امتیاز)

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال نظر

درصورتی‌که نیاز به مشاوره و یا طرح پرسش از پزشک را دارید، فقط در بخش «از دکتر بپرسید» مطرح کنید.

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از پزشکان نبض‌ما بپرسید