با این نشانه ها ازدواج تان دچار مشکل شده است!
ازدواج و یا انتخاب همسر یکی از مهیج ترین اتفاقات زندگی است. اما همین اتفاق مهیج اگر با عقل و منطق رقم نخورد، یکی از تلخترین رویدادهای ممکن یعنی طلاق را به دنبال خواهد آورد.
نبض ما– حال ببینیم چگونه بفهمیم ازدواج مان دچار مشکل شده است؟. این نشان می دهد زوج ها می خواهند نشانه های بروز مشکل در زندگی مشترک شان را بدانند.
دعواهایتان هر روز بیشتر می شود
درحقیقت در چنین وضعیت ترجیح می دهید به جای حرف زدن با هم، از یکدیگر ایراد بگیرید. این ایرادگیری ها هم معمولا با نیت خوب انجام نمی شود و برای ناراحت کردن و رنجاندن طرف مقابل است. شما از روش سرزنش یکدیگر برای تخلیه ناراحتی هایتان استفاده می کنید.
به یکدیگر بی احترامی می کنید
در ازدواج های ناموفق، بی احترامی به یکدیگر مشاهده می شود. دلخوری و رنجش جای صبر و عشق را می گیرد. هرکدام از طرفین به راه خودش می رود تا مجبور نباشد در کنار دیگری حضور داشته باشد. متاسفانه در این حالت هنگامی که همسرتان حضور ندارد، شادتر از زمانی هستید که در کنارتان است و تفریح با همسر به خاطره ای دور تبدیل می شود.
صمیمیت زناشویی تان کمتر شده و صرفا همخانه هستید
صمیمیت در رابطه زناشویی در ازدواج ناموفق پایین است. با ادامه اختلافات، صمیمیت جنسی کمتر و کمتر می شود و زن و شوهر مانند کسانی می شوند که فقط با هم در یک خانه زندگی می کنند (همخانه)، اما هیچ کدام از صمیمیت های عاطفی زندگی مشترک بین آنها وجود ندارد.
مدام درمورد موضوعات مالی جروبحث می کنید
وقتی شما و همسرتان مدام درمورد موضوعات مالی جروبحث می کنید، روشن است که ازدواج تان دچار مشکل شده است. بسیاری از اختلافات زناشویی، ریشه در موضوعات مالی دارند و وقتی وضعیت بدتر می شود که کشف کنید همسرتان درباره پول یا سایر موضوعات مالی به شما دروغ گفته است. وقتی زن و شوهر درباره صورتحساب ها، حساب های بانکی، مخارج و بدهی ها به یکدیگر دروغ بگویند، نشانه آشکاری از موفق نبودن ازدواج بروز کرده است.
به همسرتان بی اعتماد هستید؟
اعتماد، اساس هر ازدواج موفقی است. در واقع هیچ چیز در یک رابطه موفق، مهم تر از اعتمادکردن نیست. اگر نتوانید به همسرتان اعتماد کنید، چه کسی برای اعتماد کردن باقی می ماند؟ اگر شما یا همسرتان به بی وفایی طرف مقابل فکر می کنید و طلاق گرفتن ذهنتان را اشغال می کند، مشکل در ازدواج شروع شده است.
خانواده های یکدیگر را نمی توانید تحمل کنید
برای بستگان و نزدیکانتان (از فرزندان و پدر و مادرها و خواهر و برادرها گرفته تا اقوام دورتر) پادرمیانی کردن و واسطه شدن در مشاجره های شما مشکل و مشکل تر می شود. اعضای دو خانواده شروع به طرفداری می کنند و بردن و باختن در این جنگ به قانون روزمره تبدیل و مصاحله و آشتی به فراموشی سپرده می شود. در این حالت هریک از شما، سعی می کند دیگری را از اعضای خانواده و دوستانش جدا و منزوی کند و «تفرقه بینداز و حکومت کن» به شمار روزانه تان تبدیل خواهد شد.
با این کارها ازدواج تان به آخر خط نمی رسد
نجنگید
حتی در سختترین لحظات زندگی هدف اصلیتان را فراموش نکنید. ازدواج راهی برای ساختن زندگی بهتر، کاملتر و همراه با آرامش است. پس به جای نقشه کشیدنهای هر روزه و گرفتن باج مادی یا عاطفی از او، راه حل عاقلانهای را برای حل اختلافات و مشکلات جست و جو کنید.
مشکوک نباشید
درست است که بی خیالی شما ممکن است باعث نادیده گرفتن واقعیت شود و کار را از کار بگذراند، اما شکاک بودن هم آسیب های بیشتری را به همراه میآورد. پس حرمتها را از بین نبرید و تا از چیزی با خبر نشدهاید، روی همسرتان برچسب نچسبانید. یادتان نرود مردهایی که چنین همسری دارند، گاهی تنها برای تلافی چنین تصمیمی میگیرند.
دائم نگویید که می روید
زنانی که مدام همسرشان را از نبودشان میترسانند، همان کسانی هستند که شریک زندگی شان را به نبود خود عادت میدهند. مردی که سالها در ذهن خود تصویر رفتن همسرش را تجسم کرده، سرانجام روزی به این تصویر عادت میکند و برای آرام کردن ترسهایش و گرفتن آرامشی که از او سلب شده، به دنبال پایگاه دیگری میگردد.
با هم بودن
دکتر جان گاتمن، استاد دانشگاه واشینگتون میگوید اگر میخواهید بعد از گذشت سالها از زندگی مشترکتان، بفهمید که طلاق تا چه اندازه رابطه شما را تهدید میکند، نگاهی به رفتارهای خودتان بیندازید. او میگوید زمانی که «تحقیر» که دقیقا نقطه مقابل احترام است پا به رابطه زناشویی میگذارد، خیلی چیزها از بین میرود. به عبارت دیگر، وقتی قضاوتهای منفی، انتقادهای بیوقفه و نیش و کنایه زدن از طرف یکی از زوجها یا هر دوی آنها به عادتهای رفتاری تبدیل میشود، دیگر جایی برای خوشبختی باقی نمیماند. اگر میخواهید حال واقعیتان را در این رابطه بدانید، این سؤالها را از خود بپرسید و اگر جواب تان به این سوالها مثبت بود، زوج ایده آلی هستید.
– آیا وقت گذراندن با شریک زندگیتان، حال شما را خوب میکند یا اینکه انرژیتان را میگیرد؟
– همسرتان برای اینکه چند جمله بیشتر با شما حرف بزند و یک ساعت زودتر به خانه برسد لحظهشماری میکند؟
– آیا هنگام بحث کردن، در مورد یک موضوع با دل و جان با هم حرف میزنید یا اینکه شخصیت یکدیگر را زیر سؤال میبرید و انگشت اتهام را به سمت او نشانه میگیرید؟
– آیا دوست دارید احساساتی که در دلتان چرخ میزند را با او به اشتراک بگذارید یا اینکه این کار را بیفایده یا بهانهای برای بحث و جدل میدانید؟
– آیا مشکلات بیرونی، باعث نزدیکی و همدلی بیشتر شما دو نفر میشود و با هم به دنبال راهی برای حل کردنشان میگردید؟
– شما و همسرتان لحظات بد زندگیتان را هم با یکدیگر به اشتراک میگذارید، یا اینکه تنها در شادیهای هم شریک میشوید؟
– آیا تا به حال از آرامش خود برای رسیدن همسرتان به هدفش گذشتهاید؟ او به این تلاش شما چه واکنشی نشان داده است؟ آیا او هم در زندگی شما چنین نقشی را بازی کرده است؟
شما میتوانید هنگام بیماری مادر همسرتان، احساس کنید که فردی از خانواده خودتان با این مشکل دست و پنجه نرم میکند یا اینکه میتوانید درهای خانهتان را به روی او و مشکلاتش ببندید و در آرامش خیالیتان زندگی کنید. میتوانید زمینه را برای پیشرفت تحصیلی همسرتان فراهم کنید، یا اینکه تلاشش را وقت تلف کردن و کم گذاشتن برای زندگی مشترکتان بدانید و او را در میانه راه منصرف کنید. اما یادتان نرود که خودتان میتوانید مسیری که رابطه شما از آن عبور میکند را تعیین کنید و باید مسئولیتش را به عهده بگیرید.