مهار رخدادهای غیرعادی زوجین
تا الان کجا بودی؟ چرا دیر کردی؟ چرا رمز گوشی موبایلت را عوض کردی؟ به من چه! این وظیفه من نیست! شوهر نکردم که کلفتی کنم! اشتباه کردم زن گرفتم!…
نبض ما– جملات سخیف و متاسفانه توهین آمیز و بیان این اختلاف نظر و مهم تر از آن نحوه مسئولیت پذیری زوج ها نسبت به یکدیگر است. این که زن و مرد تا چه اندازه به هم اعتماد داشته و توانایی مذاکره و گفت و گو با یکدیگر را دارند و به یکدیگر در قبال رخدادهای غیرعادی زندگی توضیح می دهند، تنها بخشی از توانایی همسران با موضوع مسئولیت پذیری زوج ها است.
آقای دکتر اشتباهات رایج بسیاری در تعریف و درک مسئولیت پذیری زوج ها وجود دارد. بسیاری از مردان تصور می کنند مسئولیت پذیری آنان در زندگی مشترک به معنای تامین معاش خانواده است و زنان نیز بزرگ کردن فرزندان و آشپزی، اما به نظر می رسد دنیای گسترده تری از این تعریف برای جامعه کوچک خانواده وجود دارد؟
در این میان مسئولیت پذیری زوج ها و متعهد بودن دو طرف نسبت به یکدیگر و فضایی که در آن به عنوان خانه زندگی می کنند، از شروط اولیه است. دنیای امروز تغییر کرده است، در بسیاری از خانواده ها زنان نیز پا به پای مردان در خارج از خانه یا حتی در فضای خانه کار کرده و کسب درآمد می کنند، طبیعی است که در چینن خانواده ای مسئولیت های خانه داری به نسبت توانایی و ظرفیت افراد باید تقسیم شود.
چرا توانایی و ظرفیت؟ یعنی اگر مرد یا زنی توانایی کافی را نداشت، تعهدی به این مسئولیت ندارد؟
مدیریت یک زندگی مشترک برای رسیدن به کمال آرامش و آسایش، پیچیده تر از تجویز یک نسخه مشترک برای همگان است. قطعا توانایی ها و قابلیت های افراد با یکدیگر متفاوت است، مرد و زنی که هر دو ۸ الی ده ساعت خارج از خانه کارکرده اند و یا زنی که ۸ تا ده ساعت در خانه کودک داری کرده، آشپزی کرده، نظافت و خرید خانه کرده به همان نسبت یا شاید بیشتر از همسرش از کار روزانه خسته باشد، شاید مرد او برای ادامه امور منزل اعم از کار آموزش به فرزندان و یا بازی کردن با کودکان و ایجاد فضایی خالی برای زنش چند لحظه ای استراحت، توانایی بیشتری داشته باشد، و یا برعکس، در هر دو صورت تاکید می شود که هم زن و هم مرد هر چقدر که هم خسته باشند، مسئولیت ها و تعهداتی در قبال یکدیگر دارند که باید به آن پایبند باشند.
اما ظاهرا در بین نسل جوان امروزی این تعهدات چندان قابل قبول نیست.
چندی پیش زوج تقریبا جوانی برای مشاوره به این مرکز مراجعه کرده بودند، خانم مدرک دکترا داشت و آقا سه فوق لیسانس متفاوت، قبل از این که شروع به حرف زدن کنند، نوع رفتارشان با یکدیگر، نحوه وورد و نشستنشان به من اعلام کرد با دو کودک به ظاهر بزرگ رو به رو هستم. حال این دو کودک بعد از ۱۲ سال زندگی مشترک تازه متوجه شده بودند که در ادامه زندگی با یکدیگر مشکل دارند، چرا که تحصیلاتشان تمام شده بود و تازه مجال یافته بودند تا یکدیگر را ببینند، زیرا پدران هر دو بعد از اتمام تحصیلات زن و شوهر حمایت مالی خود را حذف کرده بودند و مادران دیگر برایشان غذا ارسال نمی کردند.
آنها در تمام این ۱۲ سال هیچ تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به خود نداشته و مهمتر اینکه روز به روز بر میزان وابستگی و گیرا بودن یک سویه نسبت به خانواده خود عادت کرده بودند. عادتی که بیشتر از جنس نیاز یک کودک به والد بود.
پس بخش مهمی از این نداشتن تعهد و مسئولیت پذیری به ترتیب خانوادگی بر می گردد؟
بستر اصلی آن خانواده است، اما با بالا رفتن سن ازدواج بسیاری از جوانان با حضور در جامعه و تعهدات کاری و تحصیلی باید متعهد بودن را بیاموزند تا آن را نیز در کانون خانواده اجرا و تمرین کنند.
تا چه اندازه متعهد نبودن ریشه روانی دارد. به عبارت دیگر آیا می توان یک زن یا مرد را به واسطه مسئولیت پذیر نبودنش بیمار دانست؟
من موردی را در این دفتر دیدم که خانمی برای عاشق کردن همسرش دستورات یک سایت اینترنتی را مو به مو اجرا می کرد که در نهایت آقا چمدانش را بست و از خانه فرار کرد، کمی هوشیاری لازم است، اینکه به استناد مقالات بدون منبع اینترنتی، که چگونه همسر خود را عاشق کنیم، چگونه همسر خود را رام کنیم و از این دست مسائل، موضوعات زرد و چیپی هستند که فقط به تخریب کورکورانه یک رابطه دامن می زنند.
بنا به تجربه کاری شما بی تعهدی یا عدم مسئولیت پذیری کدام طیف بیشتر است، زنان یا مردان؟
آقای دکتر یکی از موضوعاتی که از آن گذشتیم، مسئولیت پذیری زن و مرد نسبت به یکدیگر است، تا چه اندازه این موضوع به تداوم یا فروپاشی یک زندگی مشترک تاثیرگذار است؟
وقتی ازدواج می کنید، زن یا مرد فرقی ندارد، یعنی در خود به مرحله ای از کمال و تکامل رسیده اید که می توانید مسئولیت اداره کردن طرف مقابل خود را بپذیرید. یعنی هر اتفاق خوب و بدی که در زندگی مشترک شما رخ دهد هر دو نفر مسئول آن هستید. بیماری، بحران اقتصادی، میهمانی، عزا یا هر رخداد دیگری اتفاقی است که تصمیم گیری درباره آن بر عهده هر دو نفر است، حتی احساسات یکدیگر، مسئولیت مهمی است که باید همسران خود را در قبال آن متعهد بدانند. در حقیقت یکی از مسوولیت های زندگی افراد این است که بتوانند احساسات همسر خود را درک کرده و به آنها اهمیت دهند. پذیرش مسئولیت در قبال احساسات همسران به این معنی است که همیشه احساسات او را جدی بگیرید.
برای زوج های جوانی که تصمیم دارند تا مسئولیت پذیری در قبال یکدیگر را تمرین کنند، چه راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟
منبع: خانه بخت