هرگز به این مکان ها سفر نکنید!
ماجراجویی در مناطق ترسناک یکی از جذابیتهای گردشگری است. ایران هم از این مورد مستثنی نیست! سفر به ترسناک ترین مکان های ایران را در این مطلب تجربه کنید.
نبض ما– نقاطی در ایران وجود دارند که رازهایی سر به مهر را در دل خود گنجاندهاند و هنوز در گذر زمان لباس رمزآلودی را از تن خود در نیاوردهاند. گاهی این راز و رمزها شاهکار خالق هستی و برخی دیگر ساخته دست آدمیزاد، هستند. در ادامه به معرفی برخی از این ترسناک ترین مکان های ایران می پردازیم.
جیغ های جنگلی در نزدیکی مشهد!
در نزدیکیهای مشهد، جنگلی انبوه وجود دارد که به گفتهی ساکنان آن حوالی، شب هنگام صداهای وحشتآوری از آن به گوش میرسد، صداهایی که شبیه جیغ یا صوت است.
ابتدای روستای «سربرج» از توابع بخش طرقبه در نزدیکی مشهد، جنگلی انبوه دیده میشود، یکی از ترسناک ترین مکان های ایران که با تاریک شدن آسمان صداهایی از میان درختان آن به گوش میرسد که به گفتهی اهالی و غریبههایی که به آن منطقه سفر کردهاند، شبیه جیغ است.
اهالی معتقدند این صداها به آوای جیرجیرکها و یا زوزهی باد شباهتی ندارد، مخصوصا آنکه هنگام بلند شدن صداها، برگ درختان تکان نمیخورد تا باد را عامل آن بدانند. برخی دیگر از ساکنان سربرج، این صدای وحشتآور را به ملخهایی نسبت میدهند که زمانی به این منطقه هجوم آوردند. هنوز بررسی روی این جنگل صورت نگرفته تا عامل وحشت اهالی و مسافران گذری مشخص شود.
گورستان انسان های بی دهان
گورستان عجیبی در شرق مشکینشهر در استان اردبیل قرار گرفته است. در این گورستان پر رمز و راز که قدمت آن به دوران هخامنشیان باز میگردد، ۴۵۰ گور شناسایی شده که ابعاد کوچکترین آنها ۳ متر و بزرگترین آنها ۸ متر است. وجود سنگ قبرهایی با نقشهای یکنواخت از چهره انسانهایی که دهان ندارد، این گورستان را مخوفتر کرده است. شاید بتوان گفت یکی از ترسناک ترین مکان های ایران است.
دره ارواح
کول خرسان یا دره ارواح، درهای اعجابآور و اسرارآمیز در استان خوزستان است که پیمایش مسیر سخت و هراسآور آن، هیجان و شگفتی را برای شما به ارمغان میآورد. کول خرسان یا دره ارواح یکی از ترسناک ترین مکان های ایران است. چشمهها از دیوارهای این دره شگفتانگیز میجوشند و درختان بادام کوهی، نخلها و درختان وحشی انگور، تصاویر خیالانگیزی را پدید آوردهاند. شاید به همین دلیل است که این جا را دره ارواح می نامند.
جهنم دره!
جهنم دره منطقه ای کوهستانی است که تقریبا به جز کوهنوردان کسی نزدیک آن نمی شود. حواشی های این دره آنقدر زیاد است که بومیان منطقه هیچگاه از این مسیر عبور نمی کنند. علت نامگذاری این منطقه اینست که تمام افراد فراری و کسانی که با حکومت ها مشکل داشتند به این منطقه می آمدند و این مسیر نسبتا صعب العبور مامن آنها بود.
وضعیت جغرافیایی و شایعاتی که درباره جهنم دره میان بومیان رد و بدل می شود، باعث شده این حوزه کوهستانی برای مردم وحشتناک و منفور باشد. جهنم دره یکی از ترسناک ترین مکان های ایران است.
گروه های کوهنوردی زیادی به این منطقه آمده اند ولی بدلیل وضعیت بد شیب کوه، بسیاری از آنها موفق به عبور از این دره نشدند. بسیاری از جنازه ها هم پس از سال ها همچنان پیدا نشده است. طول این دره ۱۳ کیلومتر و عمق آن بین ۱۷۰۰تا۲۸۰۰ متر متغیر است. حیوانات وحشی مانند خرس، قوچ، آهو،گراز، کفتار و پرندگانی مثل عقاب و شاهین در این منطقه وجود دارند.
دودکش جن
دودکش جن در نزدیکی ماهنشان در استان زنجان، یکی از شگفتانگیزترین و پرقصهترین، پدیدههای ایران است. این پدیده، سنگ بزرگی درون یک دشت، با چند ستون بزرگ روی آن است که هرکدام سری قارچشکل و همچون آدمیان کلاه به سر دارد.
غار قاتل
غار پَراو در 12 کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه نزدیک روستای چالآبه در ارتفاع ۳۰۵۰ متری میدان جنوبی قله کوه پراو با 751 متر عمق با 26 حلقه چاه، یکی از عمیقترین و صعبالعبورترین غارهای جهان است که تا کنون جان پنج غارنورد را گرفته است.
عمیقترین چاه پرآو 42 متر عمق دارد، دهنهی ورودی غار کاملا چاهی است و ورود به آن به گردشگران معمولی و حتی غارنوردان غیرحرفهای اصلا توصیه نمیشود. برودت دمای هوا در پرآو به دلیل آنکه آب جاری داخل آن حاصل ذوب شدن یخچالهای زیرزمینی است، همیشه بین یک و سه درجه سانتیگراد است و همین مساله پیمایش غار را سخت میکند.
جدا از این، گذرگاههای تنگ و خرچنگروها، ریزشی بودن برخی از قسمتهای غار، تراورسهای خطرناک و چاههای عمیق، پرآو را در دنیا به غاری صعبالعبور و سخت تبدیل کرده، به طوریکه پنج غارنورد ایرانی جان خود را در این غار از دست دادهاند و اجساد برخی از آنها هیچوقت به بیرون از غار منتقل نشده است و یکی از ترسناک ترین مکان های ایران است.
تالاب ارواح
در واقع نام این دریاچه مرموز است و به تالاب ارواح مشهور است و در 5 کیلومتری شمال روستای چلندر قرار گرفته است. این دریاچه را جنگل انبوهی با برگ های پهن در منطق ملا کلا فرا گرفته است. طول این دریاچه به 700 متر و عرض آن به 300 متر می رسد. درختان خشک شده درون دریاچه شاید سبب ایجاد نام تالاب ارواح شده است.
گورستان نفرین شده
گورستانی به نام «سفیدچاه» در بهشهر مازندران قرار گرفته که از نظر ظاهری تفاوتهایی با دیگر گورستانهای کشور دارد. خاک این گورستان سفید است، سنگ قبرهای آن همه به صورت عمودی هستند و بعد از نام و نام پدر، شغل افرادی که فوت شدند به صورت نمادین بر روی این سنگها تراشیده شده است.
برخی محلیها میگویند که اجنه در این قبرستان رفت و آمد دارند. شبها، اطراف قبرستان مه گرفته و بسیار ترسناک میشود، و میگویند که ممکن است بخاطر مه راهتان را شبها در این گورستان گم کنید و برای تان به یکی از ترسناک ترین مکان های ایران تبدیل شود.
ریگزار جن
در همه منابع یکی از ترسناک ترین مکان های ایران از ریگزار سخن گفتهاند، در حالیکه تحقیقات دربارهی آن تا به حال ضعیف و محدود بوده و هنوز و هم از ماجراجویی در کویری که میگویند برگشت از آن ممکن نیست، دور نشده است.
ریگ جن در قلب کویر مرکزی ایران، در جنوب سمنان، شرق دریاچه نمک، شمال انارک و غرب جندق قرار دارد که به دلیل وسعت زیاد، گرمای شدید، نداشتن چشمه و چاه آب و باتلاقهای نمک صحرایی صعبالعبور است که ناماش در نقشهها کمتر آمده و چندان محل گذر کویرنوردها نیست.
به باور حاشیهنشینان، ریگ جن نفرین شده است. روایت میکنند، در قدیم کاروانها و مسافران هرگز از این کویر عبور نمیکردند. در گذشته این باور وجود داشت که این سرزمین محل زندگی شیطان و جنها است. مردم محلی میگویند، هر کسی وارد این سرزمین شده زنده نمانده و ناپدید شده است. ریگ جن را مثلث برمودای ایران میدانند.
پس از تلاشهای ناکامی که برای پیمایش کامل ریگزار جن صورت گرفت، سرانجام کویرشناسی ایرانی به نام «علی پارسا» به همراه اسماعیل میرانزاده که آن زمان رییس پارک ملی کویر بود، ریگ جن را هوایی پیمودند تا اثبات کنند، موضوع شگفتانگیزی در این کویر نیست. پارسا سپس این مسیر را زمینی طی کرد، البته با تجهیزات کامل و گرفتار شیاطین و جنها هم نشد.
با این حال هیچگاه برای اولین تجربهی کویرنوردی، ریگزار جن پیشنهاد نمیشود، چون نقشهی دقیقی از آن موجود نیست و مسیرها به طور مشخص ثبت نشده است و در این صورت رفتن به آن همانا قوت بخشیدن به افسانههایی است که میگویند؛ «هر کسی وارد این سرزمین شده، زنده برنگشته!»
نبض ما– گردآوری