خودتان ویزای اربعین را صادر کنید
محرم امسال هم تمام شد و عاشورا گذشت. حال که به اربعین رسیده ایم، به چه میزان از شاخصه های اندیشه های امام حسین (علیه السلام) در روح و اندیشه ما جای گرفته است.
به گزارش نبض ما به نقل از تبیان، زندگی مان را ورق بزنیم اگر امسال هم نشد تا اربعینی دیگر به خودمان فرصت دهیم، ببینیم عزت مندی حب و بغض و توبه و ورع تفکر و سایر صفات مثبتی که در این واقعه وجود داشت و در اصحاب امام حسین (علیه السلام) متجلی بوده به چه میزان در دل ما ریشه دوانده است.
این موضوعات چه پیش از حادثه عاشورا و چه در متن حادثه و همچنین در دوران اسارت اهل بیت پیامبر(ص) به چشم می آید. این موضوع مختص این واقعه نیست و در زندگی اهل بیت به چشم می آید و لازم است زمینه رسیدن به جایگاه این موضوعات را از حاشیه به متن زندگی کشید.
اگر تا به حال برای رسیدن این ویژگی ها کاری نکرده ایم تلاش کنیم تا سال آینده بتوانیم این ویژگی ها را در خود نهادینه کنیم به تعبیری دیگر از یا حسین گفتن به با حسین بودن برسیم.
اما این با حسین بودن چگونه شکل می گیرد؟ آیا تلاش کرده ایم، رفتار و گفتار و منش مان عزتمندانه باشد؟ چگونه می توانیم مانند امام مظلوم مان که در اوج مظلومیت عزتمندی خود را از دست نداد و با منش خود دیگران را به موضع ضعف بکشیم؟ توجه کوچکی به آنچه امام حسین (علیه السلام) و اصحاب شان در زندگی رعایت می کردند، می تواند نقشه راه خوبی برای زندگی مان باشد.
خواهری که پاره قلب برادر بود
یکی از جلوه هایی که در سخنان و آموزه های قیام امام حسین (علیه السلام) به چشم می آید، احترام و اهمیت به نقش زنان به ویژه عقیله بنی هاشم حضرت زینب (سلام الله علیه) است. ایشان کمال ارادت و احترام را به حضرت زینب (سلام الله علیه) داشتند و با بیان های مختلفی این نگرش خود را نشان می دانند. از زیباترین تعابیر ایشان پاره قلب برادر است، که لازم است الگوی ما در مراودات با خانواده و به طور خاص خواهر باشد. لازم است در زندگی مان ویژگی های ارتباطی که امام حسین (علیه السلام) در رابطه با خواهر و سایر اعضای خانواده مورد توجه قرار دهیم و بار دیگر بازنگری کنیم.
درست فکر کردن
تامل کردن نزد هر عقل سلیمی مطلوب است و در نزد اهل بیت محبوب تر، به عبارت دیگر تفکر بر عبادت مقدم است و در جای جای آیات و روایات بر آن تاکید شده است. باید بدانیم نکته هایی از واقعه کربلا و حرکتی که در عاشورا رخ داد از ناحیه اهل بیت فکر شده بوده و فارغ از بعد علم امام حسین ، وقتی به هر گوشه از این واقعه نگاه می کنیم می بینیم با عقل ما نیز سازگار است حال آنکه در طرف مقابل عقلانیتی به چشم نمی آید.
اگر ما نیز در کارها و امورات زندگی پیش از انجام کارها کمی تامل کنیم می بینیم که کمتر نیاز به عذرخواهی پیدا کرده و کمتر پشیمان می شویم و نتایج بهتری از کارهای خود می گیریم.
زمانی که به زندگانی امام حسین (علیه السلام) مراجعه می کنیم، با واقعه ای روبرو می شویم که حاکم مدینه حضرت را احضار کرد و گفت: معاویه از دنیا رفته است و شما باید با یزید بیعت کنید. حضرت فرمودند: «باشد تا صبح برویم فکر کنیم، ببینیم ما باید خلیفه شویم یا یزید باید خلیفه شود!» امام حسین (علیه السلام) حتما و یقینا می دانست که به بیعت با یزید جواب مثبت نمی دهد اما فورا و در همان لحظه «نه» نگفتند و فکر کردن برای پاسخگویی را لازم دانستند. اگر همین یک رفتار امام را در کارها و زندگی خود قرار بدهیم،از بروز درصد زیادی از خطاها جلوگیری می کنیم.
این دقیقا همان جایی است که حتی اگر مطمئن باشید، فرصت گرفتن برای فکر کردن، می تواند شما را در تصمیم تان قاطع کند و موجب شود با کمترین میزان احتمال خطا درست ترین تصمیم را بگیرید.
جبران اشتباهات
تعبیری در روایات وجود دارد که می فرماید: توبه دل را پاک می کند و گناهان را از میان می برد و فارغ از آن باعث پیشرفت و سعادت انسان می شود. هنگامی که اشتباهات مان را نمی پذیریم باعث پسرفت های بعدی می شود و مثال قدیمی و زیبا در ادبیات ما وجود دارد که می گوید ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.
یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخ را «حر» انجام داد. او مقابل امام زمانش قرار گرفت ولی با جبران اشتباهش و تغییر مسیرش به مقامی رسید که در کنار شهدای اهل بیت عصمت و طهارت نامش قرار گرفت و به الگویی برای ما تبدیل شد. الگوگیری از او در این قیام به ما یاد می دهد، در مواقعی که اشتباهی کردیم اگر از اشتباه خود بازگردیم و به جبران آن بپردازیم،پیشرفت خواهیم کرد.
خط کشی بین دوستی و دشمنی
یکی از موارد زندگی حسینی، خط کشی بین دوستی و دشمنی است،انسان باید رابطه خود را با اطرافیان و افراد جامعه تنظیم کند. این رابطه در موارد بسیاری مبتنی بر دوست داشتن یا نداشتن است، ولی باید توجه داشت اگر ما نسبت به چیزی یا کسی متمایل هستیم یا آن را بد می دانیم،بدانیم حد و مرز آن تا کجا است. یعنی بدانیم یک نفر را چقدر دوست داشته باشیم؟ چرا او را دوست داریم؟ چطور ابراز نمایم.
در رابطه با دشمنی و دشمن داشتن نیز دقیقا همین فاکتور ها صادق است و این موارد را باید در نظر داشت. از سوی دیگر ما از فردای دوستی و دشمنی های خود مطلع نیستیم پس باید طوری رفتار کنیم که اگر رابطه ما از دوستی به دشمنی گرایید یا بالعکس اسرار ما فاش نشود. همچنین آنقدر دشمنی و عناد نکرده باشیم یا حرف هایی نزنیم که فردا نتوانیم با فرد روبرو شویم. این اتفاقی است که در زندگی روزمره با آن مواجه بوده و هستیم و متعلق به امروز هم نیست.
حال در قیام حسینی می بینیم اگر عمرسعد در واقعه عاشورا کمی بر روی این دوستی و دشمنی فکر می کرد، ملک ری را به امام حسین (علیه السلام) ترجیح نمی داد. او به امام حسین علاقه داشت ولی حکومت بر ری را بیشتر دوست داشت. هنگامی که حضرت زینب (سلام الله علیه) به او گفت می بینی با حسین چه می کنند، روی خود را بگرداند و گریست اما چه سود. اگر تشخیص درست نباشد و خط کش فرد در کنترل هیجانات و عواطف درست تنظیم نشود همه محاسبات زندگی بر هم می ریزد.
شاید با توجه به این ریزه کاری ها بتوان خود را به نگرش حسینی و زندگی مطلوب نزدیک تر کرد. همچنین با تغییر در روش زندگی مان، رفتارمان سبب شود امامان ویزای حضور ما را در مراسم اربعین سال آینده صادر کند. یک بیت زیبا را به یاد داشته باشید و سر لوحه زندگی تان کنید،با حسین از یا حسین یک نقطه کم دارد…ولی با حسین بودن کجا… و یا حسین گفتن کجا.