جلوه ای از زندگانی رضوی
مأمون خلیفه ی معاصر امام رضا(ع) است از حیله ی بسیار بالایی برخوردار بود، به گونه ای که افراد زیادی را به جهت احساس خطر اعم از مخالف و موافق را از میان بر می داشت، بدون این که کوچک ترین اثری از قتل در ایشان پدیدار شود.
به گزارش نبض ما، دکتر علیرضا روحی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی با بیان این که موضوع نحوه شهادت امام رضا(ع) نیز به وضوح مشاهده می شود. دلیل بر شبهه نحوه وفات حضرت رضا(ع) اختلاف آرایی است که در منابع تاریخی وجود دارد و برخی از منابع نحوه رحلت امام (ع) را به مرگ طبیعی دانسته اند. این در حالی است که وقتی منش حکومتی مأمون مورد بررسی قرار می گیرد، کاملاً مشهود است که مأمون افراد بسیاری را با این روش از میان برداشته است.
مامون و مخالفان
مأمون بسیاری از سرداران سپاه خود را که مدت مدیدی تحت امر وی خدمت می کردند، به قتل رساند، عنوان کرد: مأمون با روشی زیرکانه و مخفیانه بسیاری از نزدیکان، اطرافیان، سرداران سپاه و کسانی را که مدت ها خدمتگزار پدرش، هارون الرشید بودند و سپس تحت امر مأمون خدمت می کردند، کشت بدون این که هیچ گونه ردی از وی باقی بماند.
با بررسی نحوه مرگ امثال طاهر بن حسین، والی خراسان که از جانب مأمون ملاحظه می شود که افراد بی شماری همچون طاهر بن حسین در دستگاه مأمون به قتل رسیدند که هیچ گونه اثری از نحوه قتل ایشان در تاریخ دیده نمی شود، اما به طور قطع و یقین می توان گفت که مرگ این افراد به امر مأمون صورت گرفته است.
باید دانست شهادت امام رضا(ع) نیز بدون هیچ شکی به دستور مأمون و توسط عمال حکومتی وی صورت گرفته است و مأمون با درک زیرکانه از شرایط موجود، با هرکس به گونه ای خاص برخورد می کرد که افراد مختلف تا زمانی که مفید برای دستگاه حکومت وی بودند، از جانب مأمون از عزت و احترام خاصی برخوردار می شدند، اما به محض این که دیگر مفید به حال وی نبودند، سریعاً به طرز مشکوکی از بین می رفتند.
ولایت عهدی امام رضا
مأمون پس از بهره برداری کامل از ماجرای ولایت عهدی امام رضا(ع) تصمیم به شهادت آن حضرت گرفت، مأمون پس از این که با ماجرای ولایت عهدی توانست مردم را فریب دهد و از این طریق به حکومت خود مشروعیت بخشد، امام رضا(ع) را به شهادت رساند.
از جمله بهره برداری های مأمون از ولایت عهدی امام رضا(ع) آرام کردن قیام ها و شورش هایی بود که در گوشه و کنار حکومت وی برپا شده بود.
مأمون با قتل برادر خود بر تخت حکومت تکیه زد، مأمون با پیشنهاد حکومت و ولایت عهدی به امام رضا(ع) وجهه نازیبایی را که از قتل برادر پیدا کرده بود، نزد مردم بازسازی کرد. همچنین از آنجا که حکومت مأمون در مرو بود و با حجاز کیلومتر ها فاصله داشت، با این پیشنهاد و به تعبیر صحیح با این بهانه امام رضا(ع) را از حجاز به مرو آورد تا بتواند نظارت مستقیم بر ایشان و علی الخصوص اقدامات شیعیان و محبین اهل بیت(ع) داشته باشد.
مأمون با پیشنهاد ولایت عهدی به امام رضا(ع) توانست بزرگان و سران علویان را آرام نگه دارد، با دقت نظر می توان این گونه تفسیر کرد که مأمون هم نگران حرکت جدی سیاسی از جانب امام رضا(ع) بود و هم این که مقاصد دیگری از طرح پیشنهاد ولایت عهدی به امام(ع) داشت و هنگامی که به این اهداف شوم خود دست یافت، تصمیم به شهادت امام رضا(ع) گرفت.
عالم آل محمد
تاکید و اختصاص لقب عالم آل محمد(ص) به امام رضا(ع) گویای آن است که که امام رضا(ع) از علم لدنی و الهی برخوردار بودند، اما میزان بروز این علم در زمان حیات ایشان، چه قبل از دوران امامت و چه در زمان امامت ایشان برای مردمان به خوبی آشکار بود.
همچنین مأمون از آنجا که خود را اهل علم و دانش می دانست و می خواست خود را این گونه در انظار نشان دهد، جلسات مناظره و مباحثه راه می انداخت تا برای مثال بتواند تا جای ممکن شخصیت و جایگاه امام رضا(ع) را نزد عامه مردم و دانشمندان علوم مختلف پایین بیاورد.
اما در نهایت در این جلسات نتیجه دلخواه مأمون حاصل نمی شد و امام رضا(ع) حتی در جلساتی که با حضور ادیان مختلف برگزار می شد و افرادی همچون زرتشتیان، صابئیان، مسیحیان و یهودیان شرکت داشتند، حضور یافته و با استفاده از کتب هر دین با همان دین به مناظره و احتجاج می پرداختند. تعدادی از این مناظرات در کتاب عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق به خوبی و دقت نقل شده است.
بررسی مناظرات حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، انسان را متوجه و معترف به علم امام(ع) و گستره آن می کند این علم حتی نسبت به علوم دیگر ادیان نیز به چشم می آید و لقب «عالم آل محمد(ص)» اشاره به همین جایگاه علمی است که ایشان در آن دوران برخوردار بودند.
منبع: حوزه نت