چند راهکار طلایی برای بهبود رابطه با همسر

اخیرا زیاد با همسرتان دچار اختلاف می شوید و تفاهم ندارید و به نوعی احساس می کنید بین تان فاصله افتاده است. برای داشتن رابطه خوب با همسر لازم است نکاتی را رعایت کنید. این مقاله می تواند به شما کمک کند تا برای بهبود رابطه با همسر برنامه ریزی کنید.

تلاش برای بهبود رابطه برای هر زن و مردی که در یک رابطه عاشقانه هستند امری واجب و ضروری است. این موضوع به چند دلیل اهمیت دارد. اول از همه به کسانی که در ارتباطشان دچار اختلاف و مشکل هستند کمک می کند تا راحت تر بتوانند مشکلات خود را حل و فصل کند، دوم اینکه به زن و شوهرهایی که سالها است زندگی مشترک با هم دارند کمک می کند تا رابطه آنها دچار سردی عاطفی نشود و سوم اینکه به بسیاری از زوج های جوانی که تازه با یکدیگر آشنا شده اند یا ازدواج کرده اند می آموزد که چگونه می توانند از همین ابتدا اساس روابط خود را بنا کنند. اگر شما جز هیچ کدام از سه دسته بالا نیستید این مقاله می تواند به شما نیز کمک کند تا برای بهبود روابط خود در آینده برنامه ریزی کنید.

راهکارهای قطعی بهبود رابطه عاطفی با همسر

خواسته‌های خود را تعیین کنید

برای رسیدن به خواسته‌هایتان اول باید تعیین کنید که چه خواسته‌ای دارید؛ این قاعده درباره‌ی عشق نیز مانند هر چیز دیگری صادق است. اگر به جای آن که به دنبال خواسته‌هایی بروید که از شخصیت منحصر به فردتان ریشه می‌گیرد، زمان و نیروی خود را صرف جستجو و رسیدن به چیزهایی بکنید که فکر می‌کنید “باید” دنبالشان بروید، قدم به قدم بیشتر از خوشبختی واقعی دور خواهید شد.

وقتی پای رابطه‌ی عاشقانه و تثبیت اهداف در رابطه به میان می‌آید، پیش از هر چیز باید نیازهای خود را تعیین کنید. چه چیزی می‌خواهید به همسرتان بدهید و چه چیزی می‌خواهید از همسرتان بگیرید؟ وقتی درک درستی از خواسته‌های خود داشته باشید، می‌توانید الگوهای رفتاری خود را واقع‌بینانه بررسی کنید و ببینید که آیا این الگوها در راه رسیدن به عشق ابدی به شما کمک می‌کند یا بالعکس سد راه‌تان می‌شود، سپس در صورت لزوم برای تغییر دادن این الگوها اقدام کنید.

تست عشق

محرک‌های هیجانی خود را بشناسید و راه‌های خودآرامی را یاد بگیرید

وقتی محرک‌های هیجانی خودتان را بشناسید، می‌توانید تشخیص بدهید که چه زمانی احتمال فعال شدن این محرک‌ها وجود دارد. همگی ما مسائل و مشکلاتی را از گذشته‌ی خود، از دوران کودکی، رابطه‌های قبلی، تجربیات تحصیل و البته خانواده‌مان وارد رابطه می‌کنیم. هیچ فردی بدون مسئله و مشکل نیست، اما اگر حساسیت‌های خود را بشناسید، می‌دانید که چه زمانی احتمال تحریک آنها وجود دارد.

رفتار خودتان را تحت نظر بگیرید و خودنگری را حتی وقتی همسرتان شما را عصبانی و برافروخته کرده، فراموش نکنید. برای این که ببینید آیا محرک‌هایتان را می‌شناسید یا خیر، چنین جمله‌ای را بگویید: “الان احساس (احساس‌تان را بگویید) می‌کنم و فکر می‌کنم داری انگشت روی موضوعی توی گذشته میذاری که اصلاً به تو ربطی نداره.” وقتی مشخصاً محرک را نام ببرید، همسرتان متوجه می‌شود که موضوع جدی‌تر از یک بحث و گفتگوی ساده است. وقتی این حساسیت درک شود، چنانچه در آینده در موقعیت مشابهی قرار بگیرید، واکنش بهتری نشان خواهید داد.

از تنهایی خودتان استفاده کنید

هرچند تنهایی مداوم و دیرپا برای سلامتی روانی‌تان مضر است و می‌تواند منجر به افسردگی شود، اما صرف نظر از این که درگیر یک رابطه‌ی عاشقانه هستید یا خیر، هر از چند وقتی احساس تنهایی کردن طبیعی است. اگر احساسات منفی خود را به انگیزه‌ای برای ایجاد کردن تغییراتی ضروری تبدیل کنید که می‌تواند زندگی‌تان را به جهت پربارتر و مفیدتری هدایت کند، احساس قطع ارتباط و جدا شدن از دیگران لزوماً منفی نخواهد بود. یافتن یک رابطه‌ی عاشقانه ماندگار و رسیدن به خوشبختی در زندگی مشترک به سعی و تلاش نیاز دارد.

اگر واقعاً در جستجوی یک رابطه‌ی پایدار هستید، باید دست از رابطه‌های موقتی و بی‌حاصل بردارید. برای بهبود رابطه در زندگی مشترک‌تان لازم است که ابتدا به روابط فعلی‌تان بیشتر توجه کنید و با افرادی که به مرور زمان با آنها قطع رابطه کرده‌اید، دوباره ارتباط برقرار کنید.

با ملحق شدن به گروه‌های اجتماعی و فعال در زمینه‌های مورد علاقه‌تان و داوطلب شدن در امور خیر دوستان بیشتری پیدا کنید. هرگز نمی‌دانید که چطور با افراد جدیدی آشنا خواهید شد، اما اگر خودتان را در خانه حبس نکنید، سرانجام با آنها آشنا خواهید شد.

بودجه‌ی عشقی‌تان را متعادل کنید  

هرچند سخاوت معمولاً ویژگی مثبت و پسندیده‌ای به حساب می‌آید، اما با دست و دلبازی بیش از حد و خرج کردن مبالغ هنگفت برای هدایای گرانقیمت و رستوران‌های مجلل ممکن است پیغام اشتباهی را به همسر فعلی یا آینده‌تان منتقل کنید. واقعیت این است که با نشان دادن تمایل خود به پس‌انداز کردن تاثیر بهتری را بر روی همسرتان خواهید گذاشت، چون این طرز رفتار نشان می‌دهد که از مهارت خودکنترلی برخوردارید و احتمالاً میزان ثروت‌تان را به مرور زمان افزایش خواهید داد.

البته مراقب باشید که از آن ور بام نیفتید و وقتی بحث مادیات پیش می‌آید، بیش از اندازه خساست به خرج ندهید. کنترل افراطی بر روی مادیات این تصور را در عشق‌تان ایجاد می‌کند که اصلاً آدم جالبی نیستید و زندگی با شما خالی از لذت و هیجان خواهد بود.

قبل از آن که برای درک شدن تلاش کنید، سعی کنید درک کنید

چرخه‌ی انتقاد و حالت دفاعی یکی از رایج‌ترین الگوهای منفی در روابط زناشویی است. این چرخه زمانی ایجاد می‌شود که همسرتان حرفی بزند که شما آن را حمله یا نقدی غیرمنصفانه برداشت کنید و در نتیجه به سرعت در لاک دفاعی فروبروید. این الگو هر دو طرف را در وضعیتی قرار می‌دهد که تمایلی به شنیدن حرف‌های دیگری ندارد. به محض آن که در موقعیت دفاع از خود قرار می‌گیرید، فرصت درک همسرتان را از دست می‌دهید. حتی اگر احساس می‌کنید که همسرتان بی‌رحمانه به شما حمله کرده یا انتقادی بیجا از شما کرده، سعی کنید قبل از واکنش نشان دادن، احساسات و افکار همسرتان را بفهمید.

حرف زدن را شروع کنید

چگونگی ارتباط بین زوجین و تمایل طرفین برای تغییر کردن، قابل حل بودن مشکلات و کیفیت رابطه را مشخص می‌کند. بعضی مشکلات، به ویژه مشکلات جزئی را می‌توان با همکاری و اتخاذ رویکردی توام با مهربانی که هیچ طرفی را آماج حمله قرار ندهد و در لاک دفاعی فرو نبرد، به بهترین شکل حل کرد. اما برای حل کردن مشکلات جدی باید به روشی مستقیم‌تر و بی‌پرده‌تر به آنها بپردازید، البته این رویکرد تنها زمانی موثر خواهد بود که هر دو طرف از اعتماد به نفس کافی برخوردار باشند و آنقدر در رابطه احساس امنیت بکنند که به روشی مفید و سازنده واکنش نشان بدهند.

وقتی یکی از دو طرف فاقد اعتماد به نفس باشد، یک رویکرد انتقادی یا معترضانه آسیب بیشتری به رابطه خواهد زد. با استفاده از عباراتی مانند ” فکر می‌کنم …” ، “احساست در این باره چیه که …” یا “میتونیم … ” گفتگو را شروع کنید. عباراتی مانند “تو همیشه … “، “تو هیچ وقت … “، “تو باید …” به معنای قضاوت کردن طرف مقابل است و یک گفتگوی سازنده و نتیجه‌بخش را در نطفه خفه خواهد کرد.

تست عشق

همدلی را برای پرورش دادن ارتباط نزدیکتر تمرین کنید

همدلی مانند اکسیژن برای جان دادن به آتش یک رابطه‌ی گرم و پرمحبت لازم است. همدلی کردن یعنی این که خود را به جای همسرتان قرار بدهید و جهان را از دریچه‌ی چشم او ببینید. وقتی با همدلی به همسرتان واکنش نشان بدهید، پیوند میان‌تان قوی‌تر می‌شود و حس امنیت و اعتماد ایجاد می‌شود. اما وقتی احساس ‌کنید که دائماً آماج حملات همسرتان قرار می‌گیرید، همدلی آخرین کاری در دنیا است که دوست دارید آن را در قبال همسرتان انجام دهید. برای همدلی کردن با دیگری باید بتوانید از خودتان بیرون بیایید و واقعیتی متفاوت با واقعیت ادراک شده‌ی خودتان را درک کنید.

تمرین کردن همدلی به این معنا نیست که باید کاملاً تسلیم شوید و از خواسته‌های خود دست بکشید یا از واقعیت مورد قبول خود صرف نظر کنید؛ منظور از همدلی این است که دیدگاه خود را حتی برای لحظاتی گذرا کنار بگذارید تا بتوانید با بخش کوچکی از دیدگاه همسرتان آشنا شوید.

تمرین همدلی را با گام‌های کوچک شروع کنید و به تدریج گام‌های بزرگتری بردارید ـ حتی تصور کردن فقط یک تا پنج درصد از احساسات همسرتان برای شروع کفایت می‌کند. همسرتان متوجه تغییر می‌شود، کمی از لاک دفاعی‌اش بیرون می‌آید و به این ترتیب فرصتی برای بهبود ارتباط به دست می‌آید.

درباره‌ی دیدگاه‌های همسرتان کنجکاو باشید

وقتی احساس می‌کنید که همسرتان شما را بیهوده سرزنش می‌کند و بی‌رحمانه مورد انتقاد و حمله قرار می‌دهد، کنجکاوی کردن درباره‌ی دیدگاه‌های همسر فقط به حرف آسان است. بااین حال یکی از بهترین کارهایی که برای بهبود رابطه‌ با همسرتان می‌توانید انجام بدهید، این است که درباره‌ی دیدگاه همسرتان کنجکاو باشید.

به این ترتیب همسرتان را به روش مثبتی خلع سلاح می‌کنید و فواره‌ی تنشی که بین شما سر به آسمان برداشته بود، به سرعت سرنگون می‌شود. این کنجکاوی کمک می‌کند تا مطالب جدیدی را درباره‌ی همسرتان یاد بگیرید و بتوانید با استفاده کردن از این مطالب در گفتگوهایتان به راه‌حل مناسبی برسید. می‌توانید با نظرات همسرتان مخالفت کنید و همچنان کنجکاوی و علاقه‌تان را به دیدگاه‌های متفاوت او حفظ کنید. دفعه‌ی بعد که احساس کردید بحث داغ دیگری در پیش است، این کنجاوی را تمرین کنید و ببینید که چه نتیجه‌ای می‌گیرید.

به احساسات فروخورده یا نیازهای برآورده نشده و پنهان گوش بدهید

وقتی همسرتان ناراحت است و شما را به باد انتقاد می‌گیرد یا شما احساس می‌کنید که همسرتان بی‌رحمانه شما را به باد سرزنش و ایراد می‌گیرد، همواره میل، خواسته و نیاز برآورده نشده یا احساس فروخورده‌ای در پس این داد و فریادها وجود دارد. چالش شما این است که به داستان پشت پرده‌ی این انتقادها برسید و ببینید که آیا می‌توانید این احساس مخفی را بیرون بکشید یا خیر.

وقتی این احساس را برملا کنید و محتاطانه بررسی کنید که آیا همسرتان نیز دچار چنین احساس فروخورده‌ای است یا خیر، می‌توانید نفرت، آزردگی و خشم سطحی را کنار بزنید و به احساس اصلی برسید که باید مورد تایید و رسیدگی قرار بگیرد. البته این کار آسان نیست، چون برای انجام آن لازم است که از بحث و ناسازگاری فعلی بیرون بیایید و ببینید و بشنوید که چه چیزهایی به زبان نمی‌آید و مسکوت می‌ماند.

معتاد جنسی

همچنین باید حالت تدافعی و حساسیت خود را کنار بگذارید تا بتوانید با نیازهای عمیق‌تر همسرتان ارتباط برقرار کنید. این بار وقتی با ناسازگاری مواجه شدید و بحث جدیدی شروع شد، لحظه‌ای صبر کنید و ببینید که آیا می‌توانید حرف ناگفته‌ای را در گفتگوی بین خود و همسرتان حس کنید. برای راحت‌تر شدن این کار به خودتان یادآوری کنید که همسرتان ناراحت است، اما نمی‌تواند تمام ناراحتی‌اش را با شما در میان بگذارد. به دقت به حرف‌های همسرتان گوش کنید و از کنجکاوی خودتان استفاده کنید تا متوجه شوید که او کدام حس و نیاز پنهانش را آشکار نمی‌کند.

درباره رابطه جنسی صحبت کنید

سطح نیاز و میل جنسی همسران عموماً با هم متفاوت است و ممکن است هر کدام از فعالیت‌های جنسی متفاوتی لذت ببرد. همسرانی که راه‌های ارتباطی را باز نگه می‌دارند و با هم درباره مسائل جنسی گفتگو می‌کنند، نسبت به همسرانی که از صحبت کردن درباره این مسائل معذب می‌شوند، بهتر می‌توانند با تثبیت هدفی مبنی بر حفظ یا جوانسازی زندگی جنسی‌شان برای رفع مسائل فردی و مشکلات رابطه‌شان تلاش کنند.

روانشناسان همسران را تشویق می‌کنند تا هر چند وقت یک بار کنار یکدیگر بنشینند و سلامت رابطه‌شان را ارزیابی کنند. صحبت کردن درباره‌ی تمام جنبه‌های رابطه، از جمله رابطه‌ی جنسی مهم است. چنانچه دو طرف بدانند که فرصتی برای بحث و تبادل نظر وجود دارد، این آگاهی به رفع تنش یا نگرانی‌هایی که ممکن است درباره‌ی نیازهای تامین نشده‌شان داشته باشند، کمک می‌کند. به علاوه همسران با ایجاد فرصت گفتگو به یکدیگر ثابت می‌کنند که برای سلامت رابطه‌شان ارزش قائل هستند.

به تفاوت‌های شخصیتی احترام بگذارید

اگر درونگرا باشید، می‌دانید که لزوماً خجالتی نیستید، بلکه بیشتر از گفتگوهای بی‌معنی بیزارید و از فعالیت‌های بدون فکر لذت نمی‌برید. شما  بیشتر از بقیه به زمان خود، شیوه‌ی سپری کردن آن و فردی که وقت باارزش‌تان را در کنارش سپری می‌کنید، اهمیت می‌دهید؛ این طرز فکر هیچ اشکالی ندارد.

می‌توانید عاشق درونگراهایی مانند خودتان بشوید، اما اگر روزی به خودتان آمدید و دیدید که دل به یک فرد برونگرا داده‌اید ـ اتفاقی که غالباً می‌افتد ـ باید تفاوت‌های فردی‌تان را تشخیص بدهید و به آنها احترام بگذارید و به جای این که دائم بر سر آنها بحث کنید، از آنها به نفع خود و برای بهبود رابطه تان استفاده کنید؛ برای مثال یک همسر برونگرا به شما کمک می‌کند تا چیزهای جدیدی را تجربه کنید. تمام رابطه‌های موفق به راهنما و مذاکره نیاز دارند و هر از گاه باید کارها را به روشی متفاوت از همیشه و به دلخواه همسرتان انجام دهید.

مشکلات را قبل از دردسرساز شدن پیش‌بینی کنید

می‌توانستید بسیاری از مشکلات فعلی رابطه‌تان را بسیار زودتر حل کنید، اما این کار را نکرده‌اید. اجتناب از گفتگو درباره‌ی مسائل کوچک غالباً منجر به آن می‌شود که این زخم‌های کوچک به مرور به دمل‌های چرکی بزرگ تبدیل شود و وقتی این دمل سر باز می‌کند، با زخم و دردسری بسیار بزرگتر از آن زخم اولیه مواجه می‌شوید.

شاید وقتی همه چیز آرام به نظر می‌رسد، دوست نداشته باشید که اوضاع را خراب کنید و آرامش‌تان را به هم بزنید. شاید فکر کنید که بحث و شکایت کردن هیچ فایده‌ای ندارد. اما واقعیت این است که همسرانی که از روبرو شدن با مشکلات زندگی‌شان اجتناب می‌کنند، تقریباً همیشه با مشکلاتی بیشتر و بزرگتر روبرو می‌شوند. مشکلات را هر چقدر هم کوچک با یکدیگر در میان بگذارید و تا وقتی راه‌حلی برای آنها پیدا نکرده‌اید، دست از گفتگو برندارید.

یک راه برای در نطفه خفه کردن مشکلات این است که جلسات کفتگوی منظمی با هم داشته باشید و در این جلسات درباره‌ی مشکلاتتان با هم حرف بزنید تا ببینید که رابطه‌تان در چه مسیری در حال حرکت است. این ساختار به تدریج باعث می‌شود که به توانایی خود برای رفع ناسازگاری و برخورد موثر با نظرات مخالف اطمینان بیشتری پیدا کنید.

شکست عشقی خوردم

روانشناسی مثبت را تمرین کنید

براساس نتایج یک تحقیق، میزان تعاملات مثبت شادترین و خوشبخت‌ترین همسران در رابطه‌شان پنج برابر تعاملات منفی آنها است. شاید تلاش کردن برای جبران یک تجربه‌ی منفی با یک تجربه‌ی مثبت کافی نباشد، چون تاثیر رفتار منفی غالباً بسیار قوی‌تر و عمیق‌تر است.

از هر فرصتی برای نشان دادن حمایت خود به همسرتان استفاده کنید، قدردانی و تشکر را فراموش نکنید، بی‌اعتنایی‌هایش را ببخشید، با علاقه به او جواب بدهید و برای وقت گذراندن در کنار یکدیگر به روش‌هایی مهیج و جدید برنامه‌ریزی کنید. سرمایه‌گذاری در رفتار و تفکر مثبت موجب رضایت‌بخش‌تر شدن رابطه می‌شود و وقتی در آینده روزگار سختی را تجربه می‌کنید یا دچار ناسازگاری و مشکلات اجتناب‌ناپذیر می‌شوید، شما را متحد و همدل در کنار یکدیگر نگه می‌دارد.

خلاصه

اگر با همسرتان دچار اختلاف شده‌اید یا اینکه در ابتدای مسیر زندگی هستید و می‌خواهید رابطه سالم و بادوامی با او داشته باشید، بهتر است که اصول بهبود رابطه را بدانید و آن‌ها را در زندگی بکار بگیرید. قبل از هر چیز برای خود مشخص کنید که از زندگی چه می‌خواهید. حساسیت‌های عاطفی و هیجانی خود را پیدا کنید.

زمانی را به‌تنهایی خود اختصاص دهید. در عشق‌ورزی زیاده‌روی نکنید. سعی کنید قبل از درک شدن ابتدا همسرتان را درک کنید. با او گفت‌وگو کنید و سعی کنید همدل باشید. نظرات او را درباره مسائل مختلف جویا شوید. به احساسات ناگفته او خوب توجه کنید. نیازهای جنسی خود را با او درمیان بگذارید و نظر او را نیز بپرسید. به تفاوت های شخصیتی هم احترام بگذارید. قبل از اینکه مشکلی در زندگی ایجاد شود آنها را شناسایی و سپس حل کنید. سعی کنید خوش بین باشید و از زندگی مشترکتان لذت ببرید.

منبع: مشاوره و آموزش روانشناسی رادیو عشق lovesradio.com

4.7/5 - (4 امتیاز)

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال نظر

درصورتی‌که نیاز به مشاوره و یا طرح پرسش از پزشک را دارید، فقط در بخش «از دکتر بپرسید» مطرح کنید.

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از پزشکان نبض‌ما بپرسید